
گفتی که می بوسم تو را، گفتم تمنا می کنم.
گفتی اگر بیند کسی، گفتم که حاشا می کنم.
گفتـــی ز بخت بد اگر، ناگه رقیب آیـــد ز در؟؟؟
گفتـم که با افسونگـری او را ز سر وا می کنم.
گفتی که از بی طاقتی، دل قصـد یغمــــا می کند.
گفتــم که با یغمــــا گران بـــاری مدارا می کنم.
گفتی که پیـــــوند تو را با نقد هستی می خـــرم.
گفتم که ارزانتر از این، من با تو سودا می کنم.
گفتی اگر از کوی خود، روزی تو را گویم برو؟؟؟
گفتم که صد سال دگر،امروز و فردا می کنم...